قاطی پاطی

 خب دگه


 این آخرین پست منه دوستیا


من 17 سالمه...


حرف دلم حرفیه ک تا حالا ب هیچکس نگفتم..نمیخواستم بگم ولى...


3 ساله ک دارم میریزم تو خودم...


بيمارى لا علاج دارم حلالم کنید...


همه چی از اونجا شروع شد...


ی آزمایش ساده که دکتر گفت:


چند تا چیز مشکوک داخلش هست...


باید چند تا آزمایش دیگه بدی...


از آزمایشگاه در اومدم...


فرداش واسه آزمایشای بعدی رفتم...


وقتی تموم شد با خیال راحت گفتم:من چیزیم نیست...


بعد ۳ روز واسه جواب آزمایش رفتم...


رفتم پیش دکتر تا جوابا رو ببینه...


بعد چند دقیقه سکوت گفتم:


دکتر دیدی چیزی نیست شما الکی گیر دادی...


تو چشام نگاه کرد...


گفتم:چیزی شده؟


 بعد یکم سکوت گفت:متأسفم...


گفتم:واسه چی؟!


چند تا برگه رو گذاشت کف دستم گفت:


مريضى بدى داری...


گفتم:بیخیال من جنبه شوخی ندارم...


نگام کرد.گفت: متأسفانه جواب سرطانت مثبته من خیلی متأسفم...


 الآن ۳ سال گذشته اما...


هنوز جوابه آزمایش اون روز رو دارم!


هنوزم نگاشون میکنم...با خودم میگم:


اینا همش خوابه اما...


اون منم ک تو خوابم!


باورش واسه خودمم سخته که سرطان کرم ريزى و اذيت




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ تاريخ پنج شنبه 20 شهريور 1393برچسب:,ساعت 16:8 نويسنده یاشار |