تصویر مرتضی عزیز پیش از مرگ

بخدا زوده زوده که بگب دیگه حرفی نمی مونه
بخدا زوده زوده واسه مردن این دل دیوونه
بخدا خیلی زوده
.
بخدا سخته سخته که بخوام بمونم تو دنیا
بخدا سخته
سخته که بگی نبوده چیزی بین ما
بخدا خیلی سخته
دل تو راحت واسه همیشه نگو بریدی ساده
اونی که اینجاست دلشو راحت به تو داده
بگو یه خوابه بگو می مونی
نرو میترسم بی تو
میمیره آخه دل شکستم تا بری تو
.
.
.
بخدا دیره می بینی به تو آخه اینجوری وابسته ام
بخدا ظلمه میدونی که قلبِ تو هیچ موقع نشکستم
بخدا خیلی دیره
بخدا بی تو این خونه واسم مثل زندونه تنهایی
بخدا تنها این خوابه بگو نمیری بگو اینجایی
بخدا خیلی تنهام
وصيت نامه مرتضى:
من رفتم و همه شما عزيزان دلمو به بزرگيه خودش سپردم واسم دعا كنيد و منو حلال كنيد به جان تك تكتون با اينكه خداجونم بهم دستور رفتنو از خيلي قبلترها داده بود ازش خواستم گردن خودم با هر درد و رنجو عذابي كه باشه با جون دل قبول ميكنم فقط يكذره بيشتر بهم زمان بده تا با شماها عشقبازي كنم بخدا ديگه جسم خستم امانمو بريد و نتونستم بيشتر ازين در كنارتون بمونم اما مطمئن باشيد يكذره كه استراحت كردمو خستگيم در رقت از خودش اجازه ميگيرم كه زود زود مهمون قلب تك تكتون باشم. دلم واستون تنگ ميشه اما تورو خدا براي ارامش روحم دعام كنيدو هيچوقت بخاطر بردنم از خدا گله نكنيد و منو جلوش سرافراز كنيد مطمئن باشيد من پيش خودش اسوده و راحتم و ملالي نيست جز دوري از شما عزيزانم

خدای من خداییست که دست گیر است نه مچ گیر!
دستم را میگیرد همان طور که هستم!
بدون پیش شرط
همین و بس . . .
نمی فهمم
وقتی به نماز می ایستم
من ، تو را می خوانم… ؟!
یا تو ، مرا می خوانی …. ؟!
فقط کاش که عشق مان دو طرفه باشد . . .
مـیــدونــیــ ـــ ـ دِلــ❤ـم چـــی مـــیـــخـــواد
خــُــــدا بــــیــــاد بــِــ هــِـم بــِــگــــهـ:
دیـــــوونــَــم کـــَـردی✗ 
بـــیــــا ایــنـــَـم هـــَـمــونــی کـــه مـــیــخــــواســــتـــــی…
√ عـــــزیـزمـ اگـه بخــوآمـ زنـבگـیـمـو
از اول بنـویـسـمـ
شـمـآ پـیــآمـ بـآزرگــآنـے وسـطـشـمـ نمـیـشـے :|

بَعضـیـ آבمآ بآیـَב مِثلِـ جَعبـِهـ ωـیگآر
بَرچَـωـبــ هُشـבآر دآشتـِهـ بآشَـنـ
تآ فَرآمـوش نَـکنیـ کهـ בوωـتــ دآشتَنِشـونـ...
فَقَط بَرآیـ تـو ضَرَر בآرهـ..! :|√

کبـ ـوتـ ـر بـ ـآ کبـ ـوتـ ـر
تـ ـو هـ ـم بـ ـرو بـ ـآ همـ ـون اسکـ ـول هـ ـآیـ ـی
کـ ـهـ ـ دور و بـ ـرتن!
مَن خُدآیے دآرَمـ ڪِ مَرآ مُخآطَبـ
[ خآصـِ ]
خُودَش ڪَرده
(^_^)
اَوَلــْیـלּ بـآر نـیسـتْ کـِـﮧ گـِـریــِـْﮧ مـےْ کـُــنـَم . .؛
. . .{ اَمــّا اَوَلـیـלּ بآرےْ اَسـتْ } . . .
کـِـﮧ گـِریــِـﮧ آرامــَم نـِمـےْ کـُنــَد !!

بِ بَعضیــآمـ بآیـב گُفتــ
قربونِت
یهـ برنـآمهـ بِــذار בیهـ نَـبینَـمِت
نه چشم های آبی دارم
نه کفش های پاشنه بلند
همیشه کتانی می پوشم
عشوه ریختن را خوب یادم نداده اند
وقتی از کنارم رد می شوی
نگران پاک شدن رژ لب و ریملم نیستم
بوی ادکلنم مستت نمیکند
لاک ناخن هایم از صد متری داد نمی زند
خدایم را با تمام دنیا عوض نمیکنم
شبها پایه ی پرسه زدن در خیابان ها و میهمانی نیستم
...
...