قاطی پاطی |
|
اگر گریــه نمیکنـــم فکــر نکن از سنگـــــم !
بهش گفتم دیگه نمی خوامت ! ........تولد انسان روشن شدن کبریتی است. و مرگش خاموشی آن! بنگر در این فاصله چه کرده ای؟؟؟؟ گرما بخشیدی...؟! یا سوزاندی... ![]() مرد امد و دردی به دل عالم شد از روز ازل قسمت زن ها غم شد در دفتر خاطرات حووووا خواندم جانم به لبم رسید تا ادم شد.... گفتی :تا انگشت های دستت را بشماری برمیگردم کجاااااایی؟؟؟؟؟ که از مردم شهر انگشت گدایی میکنم!!! لعنت به من كه ساده دل بريدم....لعنت به من كه دردتو نديدم لعنت به من كه پاي تو نموندم....لعنت به من كه قلبتو شكوندم روياي تو شده جدايي از من....همنفسم بيا بمون پيش من خودت ميدوني كه سهم ما نيست....جدايی و بريدن و شكستن چشماي من پر از اشك شب و روز....حق ميدم بهت تو اتيش عشق من نسوز برو با مردي كه تو روياهاته....ولي بدون قلب منم باهاته روياي تو كابوس شب هاي من....دليل خنده هات حرف دل من ميخواي بري ،برو كنار اون كه....حرفاش دروغه گل تنهاي من
ﺩﺭ ﮐﺎﻓﻪ صفحه قبل 1 ... 107 108 109 110 111 ... 141 صفحه بعد |